انتخابات، مار در سبد مارگیر!
منت خدای را عزو وجل که زمان انتخابات فرا رسید تا صدای اپوزیسون خارج از کشور بلنذ شود و بگوید: ای ملت شریف ایران نروید(رای ) بدهید. کسی را (انتخاب) نکنید، با این وجود و چندی می روند (رای) می دهند، و نامزد خود را (انتخاب) می کنند. و کار به جایی رسید که یکی از دوستان این حقیر تهدید کرده، جنانچه کسی (رای) بدهد من باب دوستی ام را تا ابد با او می بیندم. هر چند این بنده هیچ زمان (رای) نداده و کسی را (انتخاب) نکرده، ولی اگر می خواستم (رای) بدهم برای اینکه این دوست گرامی را از دست ندهم، از دادن و کردن پشیمان می شدم.
ولی می خواهم به این دوست ارجمند بگویم: مارهایی در سبد مارگیر( رهبر معظم ) است. در آن دست می کند،هر کدام که بیشتر خانه زاد و چاپلوس و بنده و نوکر و چاکر اوست در میآورد، و به جان ملت می اندازد. در این صورت (رای) دادن و ندادن ما، و (انتخاب) کردن یا نکردن ما هیچ تاثیری در روند کار ندارد. و به گفته شکسته پیر، دادن یا ندادن مسئله نیست. مسئله آن است که چه کسی بیشتر می چاپد. و من به عنوان یک آدم دمکرات با صدای بلند می گویم:هر که می خواهد بدهد، و هر کس که نامزدش است می خواهد( انتخاب) بکند . من یکی نه می دهم، نه می کنم.
یاد اروی می کنم، این دادن و کردن مسئله امروز ما نیست، هزار و چهار صد سالست که ما با این مشکل گریبانگیریم . خوشبختانه علمای ما در این مورد کتاب های زیادی نوشته اند و ما را راهنمایی کرده اند که چه روزهایی در هفته و ماه سال بدهیم و بکنیم. حتی در این کتاب ها به ما اداب مستراح رفتن، باد رها کردن، عطسه و سرفه کردن و آروغ زدن را هم آموخته اند.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟