واجبی یا واجبات
باور کنید تاریخ ما با واجبی آغاز شده، و پایه زندگی ما بر آن بنا شده. اولین کارخانه واجبی سازی دنیا در ایران به گفته ای پنج هزار سال، به روایتی دو هزار پانصد سال پیش به راه افتاد. خیال می کنید وقتی واجبی به موهای زیادی خود می مالیم، سپس بعد از چند دقیقه می شوریم، و موهای بی معرفت و بی شعور وجود ما را ترک و روانه مستراح می شوند، ما از شرشان راحت شده ایم؟ اشتباه می کنید!! بوی گند واجبی در روح و روان و جسم ما چنان رسوخ کرده که پاک شدنی نیست. باید آگاه باشیم که از نظر علمای ما مصرف واجبی،»واجب» است. و کسانی که آن را به کار نمی برند، دشمن واجبی سازان، کافر، مشرک، منافق و از هیچ گونه حقوق انسانی بر خوردار نخواهند بود، و قتلشان واجب است، حتی با واجبی. در حقیقت قانوان واجبی بر ما حکومت می کند.
بنا بر همین سنت دیرینه از همان دوران کودکی به فرزندان مان می آموزیم که چه کاری «واجب» یا «مستحب» و چه کاری «مکروه» و «حرام» است. کدام «نجس» است و کدام «پاک». چه چیزی «حلال» است و یا چه «حرام». گرچه با دادن انعام به این صاحبان امامه که خود اغلب چهره را زیر انبوهی از پشم پوشانده اند، می توانیم هر چیز «مکروه» را «مستحب»، و هر «حرام»ی را «حلال» کنیم.
واحبی انواع گوناگون دارد. در دوران تاریخ پر افتخار«واجبی» ما، خیلی مردان بزرگ کوشش کردند که مالیدن چند نوع (واجبات) واجبی را بیهوده، حتی مضر و سبب عدم پیشرفت جامعه معرفی کنند، ولی انان به فرمان صاحبان صنایع واجبی سازی به قتل رسیدند.
آدم و حوا به روایتی در بهشت لخت می گشتند و پشمی نداشتند تا به واجبی احتیاج پیدا کنند، ( مراجعه کنید به عکس های آنها) ولی به دلیل خوردن میوه ممنوعه که همان ممه حوا بود، هر دو از بهشت اخراج شده و پشم درآوردند. اینجا بود که ابلیس نقشه شیطانی دیگری به کار برد، و بسته ای واجبی به همراه دستور به کار بردن آن را به آنها هدیه و گفت: «واجبی واجب است». به درستی از همین زمان » واجبات»، «محرمات»، «ممنوعات» و «تابو»ها به وجود آمد که ما هنوز گرفتار آن هستیم. و اگر خلاف آن عمل کنیم از طرف ریش داران سخت مجازات خواهیم شد.
6 اردیبهشت 1392 ــ 26 آوریل 2013 ــ بلژیک ــ اردوخانی
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟