نگاشته شده توسط: ordoukhani | مارس 31, 2013

بیچاره ما!

بیچاره ما!

بیچاره آنکه هرگز گرسنگی نکشیده،
از بی خانمانی در خیابان نخوابیده،
در زمستان از سرما نلرزیده،
هرگز آواره و سر گردان نبوده،
مزه زهرآلود فقر و درد و بیماری را نچشیده،
گرسنگی، به خانمانی، درد و بی درمانی را ندیده،
فقرا را انسان نمی داند.

بیچاره تر آنکه دیروز گرسنگی کشیده،
می داند بی خانمانی چیست
زمستان ها از سرما لرزیده،
مزه زهر الود درد بیماری را چشیده،
امروز به ثروت و مقامی رسیده،
برای از دست ندادن آن، دست به جنایتی می زند،
ز به یاد آوردن دیروز به خود می لرزذ،
گرسنگان، بی خانمانان، دردمندن را فراموش کرده.

بیجاره آن ملتی که اینان بر آن حکومت کنند،
بیجاره ما.

11 فروردین 1392 ــ 31 مارس 2013 ــ بلژیک ــ اردوخانی


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: