بیزار از آزادی.
کافر همه را به کیش خود پندارد.
کافر به معنی پست، ظالم، دروغ گو، متظاهر، و…! این آدم با این صفات خیال می کند همه مثل خودش هستند، به این دلیل به هیچ کس اعتماد نمی کند.
دیندار هم می تواند همه را به کیش خود بپندارد. دیندار حتما کسی نیست که مسلمان، مسیحی و کلیمی، یا معتقد به خدا، بهشت و جهنم است. دیندار کسی است که به یک اصول اخلاقی ایمان داشته باشد. دروغ نگوید، مردم را نیازارد، زور نگوید، تا آنجا که امکان دارد در خدمت دیگران باشد و..! برای او این زندگی مانند قفسی است. هر روز که می گذرد به در قفس نزدیکتر می شود، تا یک روز در قفس باز شود و به بیرون پرواز کند. دیگر او نیست تا غمی باشد، نیست تا دردی باشد؛ «آزاد است».
اما هر لحظه که فکر می کند که در قفس بزودی باز شده و به ویژه به لحظه ای فکر می کند که لحظه دیگر در قفس باز می شود، با تمام وجود غمگین می شود. نه از اینکه قفس را ترک یا با زندگی خداحافظی می کند، بلکه درد می کشد برای پرندگانی که پس از پرواز و آزادی او هنوز در قفس اند. برای بستگانش، برای تمام کسانی که او را عاشقانه دوست دارند، و از اینکه از دستش می دهند، درد و غمی ابدی بر دلشان می نشیند. در این لحظه از آزادی بیزار می شود.
زندگی با ما ابلهانه شوخی می کند، با کسی که با تو شوخی می کند، شوخی کن!!
13 مرداد 1391 ــ 3 اوت 2012 ــ بلژیک ــ اردوخانی
عزیز اردوخانی نوشته ات چون آب زلال و جون بوی گل یاس نعشه ام کرد دست مریزا و قلمت پر مرکب باد
By: رضا مولائی on آگوست 3, 2012
at 10:40 ب.ظ.