نگاشته شده توسط: ordoukhani | جون 14, 2012

مرد ستیزی!

مرد ستیزی!

باور کنید بعضی از مردان سیاسی ما سیر تحولی را در این دوران  30  ــ 40سال گذشته، به ویژه پس از انقلاب اسلامی به خوبی پشت سر گذاشته اند.
1 ــ پیش از انقلاب کمونیست،
2ــ سپس مسلمان دو آتشه،
3 ــ مجاهد(مسلمان  و کمونیست)
4 ــ پس از فرار به یکی از کشوهای اروپایی»دمکرات»
5 ــ سلطنت طلب
6 ــ جمهوری خواه
7 ــ سکولاریست
8ــ آخرین مرحله سر پیری،» دکتر مبارزه با زن ستیزی از دانشگاه خروارد».
تنور مبارزه با زن ستیزی  این آقایان چند سالیست که گرم است، و مرتب اینجا و آنجا در این باره سخن پراکنی می کنند.

ولی هیچ کس از خشونت و ستمی که زنان بر مردان به انواع مختلف روا می دارند، سخنی نمی گوید.
حکومت جمهوری اسلامی زن ستیز نیست، یلکه مرد ستیز است. با جدا کردن استخر زنان از مردان، جداسازی ساحل دریا، و حجاب اجباری از همان ابتدای کودکی، مردان را از دیدن زیبایی های طبیعی محروم کرده، و ستم بزرگی در حق مردان رواداشته. این شعار «یا روسری، یا توسری» در حقیقت این توسری ای است که ما مردان می خوریم.
من (مانند هزاران مرد دیگر) از همان زمان کودکی همیشه مورد آزار زنان قرار گرفته ام. به یاد دارم تا قبل از شش ــ هفت سالگی با مادرم به حمام زنانه می رفتم. در آن سن و سال که من تازه از دیدن زیبا رویان خوش اندام لذت می بردم، صدای چند زن مسن در آمد که؛ «این نره خر هیز اگر زن داشت، بچه اش قد من بود»! پس از آن مرا به حمام زنانه راه نمی دادند و می بایستی با پدرم به حمام مردانه می رفتم. دیدن قیافه نکره مردان یکی از دردناک خاطرات من است

هر سال چند بار سفره های مختلف مثل سفره حضرت ابوالفضل، حضرت رقیه، حضرت فاطمه، حضرت زینب… با شوخی خنده به راه بود. ولی باز هم به دلیل اینکه مرد هستم در این مجالس راهم نمی دادند. از همه بدتر خانم ها چنان از خوراکی هایی که سر این سفره ها بود، تعریف می کردند که هنوز پس از گذشتن بیش از 60 سال با به یاد آوردش دهنم آب می افتد.(خورشت قیمه،قورمه سبزی ، فسنجان، کوکو سبزی، میوه، شربت سکنجبین، اجیل مشکل گشای، در آخر نان و پنیر سبزی، به خاطر اینکه هوو سر خانم ها نیاید) البته گاهی
مادرم از این خوردنی ها با خودش می اورد. و نمی دانم چرا خورشت قیمه این سفره ها، به ویژه خورشت قیمه روز عاشورا، خوشمزه ترین خورشت دنیا بود.
بدون اغراق می توانم بگویم در تمام عمرم مورد ستم خانم ها بودم.

آخرین بارکه مورد ستم قرار گرفتم، روز چهارشنبه 3 مه که در بیمارستان گاستهاس برگ لوون، به جای اینکه به بخش فیزیوتراپی مراجعه کنم، اشتباهی به بخش دیگری رفتم. پس از سلام و نشان دادن کارت بیمه ام، به خانم منشی جوان و خوشگل گفتم؛ «خواهش می کنم به من یک وقت ملاقات برای معاینه بدهید». خانم در حالیکه می خندید ( مرا مسخره می کرد) گفت: «من نمی توانم به شما وقت برای معاینه بدهم، اینجا بخش ژینوکولوژی است»! گفتم؛ «این چه تبعیضی است که شما می گذارید، اگر من زن بودم فورا برای من وقت ملاقات می گذاشتید، ولی حالا چون مردم، مرا دست به سر می کنید.اگر این مرد ستیزی نیست، پس چیست «؟

8 خرداد 1391 ــ 28 مه 2012 ــ بلژیک ــ اردوخانی


پاسخ

  1. :)))


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: