نگاشته شده توسط: ordoukhani | مِی 27, 2012

نقش خیال تو!

نقش خیال تو!

یک خط راست نمی توانم بکشم،
قلمی به دستم می دهی،
می گویی نقشی بکش.
با سایه انگشتم،
نقش آفتاب بر پیشانی،
نقش کمند ماه بر ابرو،
نقش دریا بر دیده،
نقش آبشار بر مژگان،
نقش یاس بر چهره،
نقش گل بر لبت می کشم.

نقش شگفتی بر زنخدان
نقش گوشواره بر گوش،
نقش مروارید بر سینه،
و میان هر نقشی،
نقش بوسه ای،
بر وجودت می کشم!!

می گویی نقش «مرا» بکش،
نقش «تو» در خیال این چنین می کشم.

29 تیر 1390 ــ 20 ژوییه 2011 ــ بلژیک ــ اورایز ــ اردوخانی


پاسخ

  1. آفرین بر شما که این اندازه خوش اندیش و خوش سرشت و خوی هستید!


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: