نگاشته شده توسط: ordoukhani | ژوئیه 27, 2011

شیر پوشالی +میوه زهرآلود

شیر پوشالی

به هر طرف می نگرم،
جز شیر پوشالی نمی بینم.
پشم و یال ریخته،
درون دل پوشالی،
درون سر خالی…
دندان ها از سنگ،
چشم ها از شیشه،
دهان باز، زبان بیرون،
نمی شنوم صدای نعره ای…

به نقش شیر بر دیوار می نگرم،
شکاری به زیر پنجه،
شکاری پوشالی.

به هر طرف می نگرم،
جز شیر پوشالی نمی بینم.

میوه زهرآلود

بر نهالی
هزار سال
باران نکبت بارید.

روشنفکران باغبانی اش کردند…
نهال  سر به فلک کشید،
بذر میوه اش بر زمین ریخت،
جنگلی شد.

جنگلی پر از خار،
میوه هایی زهر آلود…

1 مرداد 1390 ــ 23 ژوئیه 2011 ــ بلژیک ــ اورایز ــ اردوخانی


پاسخ

  1. بنظر میرسد بعد از هفتاد سال مرحمت کردی از لابلای تمبان بادی خفیف بر شجرۀ اسلام درکردی و بلافاصله پای مبارکت را بر چاروق روشنفکر بیچاره چپاندی … انشا الله ابلیس اسلامی تو را شفادهد .

  2. بله۰۰۰
    ما همه شیریم شیران علم
    حمله مان ازبادباشد دمبدم
    ولی این شیرهای پوشالی ی شما خطرشون کمتر از اون شیرهاییست که برای قدرت وخودنمایی همدیگه روپار پوره میکنند۰۰۰


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: