بن لادن و برنج سوخته
چند روز گذشته در همه جا، حرف از کشته شدن بن لادن به وسیله کماندوهای آمریکایی بود.همه طوری اظهار نظر می کردند مثل اینکه خودشان با بن لادن و اوباما و … تماس شخصی داشتند و اخبارشان دست اول است. در خانه دوستم هم به همچنین.
من گفتم: «بن لادن رو تو دریا انداختن ماهی ها می خورن و اون ها هم تروریست می شن، دیگه کسی جرات نمی کنه پاش رو بذاره تو دریا. ممکنه یه روزی ریشه آدم های تروریست رو تو دنیا بکنن، ولی کسی نمی تونه جلوی ماهی های تروریست رو بگیره. تازه اگر اون ماهی ها رو هم کسی بخوره، تروریست می شه». یه دفعه پروین داد زد: «بر پدر این بن لادن صلولات ، برنجم سوخت! حالا اگه پلوی بوی سوخته گی گرفته خوردین تقصیر خودتونه». یه هفته تموم همه جا حرف از عروسی وبلیام با کاترین بود، بعد نوبت خواهر عروس شد، هنوز نوبت مادر عروس نشده که که یه چیز دیگه واسه ما علم کردن. فکر نون کنیم که خریزه آبه!
برنج یک کمی بوی سوختگی می داد، ولی با اون خورشت خوشمزه و بگو و بخند، بوی سوختگی برنج و بن لادن فراموش شد.
17 اردیبهشت 1390 ــ 7 مه 2011 ــ بلژیک ــ اورایزــ اردوخانی
دوستان به جای ما!
By: خانم on مِی 16, 2011
at 11:11 ق.ظ.