نگاشته شده توسط: ordoukhani | آوریل 10, 2011

دونکیشوت وار،

دونکیشوت وار،
به پرده های آسیاب بادی شمشیر می زنم،
پرده ها را به زمین می اندازم،
خیال می کنم بر شیطان غلبه کرده ام.

شیطان، آسیابان، مغرور در مقام شیطانی خود
قهقه زنان سنگ آسیاب با خون جوانان می گرداند،
نان آلود به خون جوانان به نام خدا می خورد،
به طرف مزدورانش هم لقمه ای پرتاب می کند،
مزدور نان آلوده به خون با ننگ می خورد.

8 فروردین 1389 ــ 28 مارس 2010 ــ بروکسل ــ اردوخانی


پاسخ

  1. .
    نان آلود به خون جوانان به نام خدا می خورد،
    .
    آقای اردوخانی ، یک « ه » جا انداخته اید.
    .
    شاد و خرم باشید
    .

  2. در دنیای دیگری بودم و ناگهان آمدم این جا…ببینید، دنکیشوت مرد بزرگی بود و هست، چون که داستان او هنوز خوانده می شود. نخستین انسانی است که با شهامتی بی نظیر یک تنه به ماشین حمله می برد.
    من همیشه دنکیشوت را با نقل قولی از گاندی تداعی می کنم که گفته بوده است که : «هر کاری علیه این ماشین عظیم انجام دهی مسخره خواهد بود، ولی مهم این است که تو مبارزه کنی.»
    ولی تکلیف راوی در این قطعۀ شما روشن نیست. خلاصه این که شما درست می گویید «دنکیشوت وار» یعنی این که دنکیشوت نیست. چون که دنکیشوت به دنکیشوت بودن خودش آگاه نبود. ولی این دنکیشوت گویا که از ماهیت آسیاب بادی خبردارد…در ذهنش چیزهایی را به آن نسبت می دهد…در ضمن فراموش نکنید که به نام خدا…ولی به نام حقوق بشر هم خیلی کارها می کنند…موافق نیستید؟

  3. حمید عزیر،اگر خیال کنیم اگاه هستیم ، در اشتباهیم. یکی به نام خدا جنایت می کند، دیگری به نام حقوق بشر. و زمانی که منافع شان مشترک باشد، دست در دست همدیگر می دهند. در هر حالتی قربانی ما هستیم


نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: