فاطمه خانم و حسین آقا همسرش همسایه های ما بودند. فاطمه خانم همیشه استکان ونعلبکی، و لیوان همچنین ظرف هایی که حسین آقا در آن غذا می خورد آب می کشید. چون حسین آقا نماز نمی خواند وروزه نمی گرفت، گاهی هم یک چتول عرق می خورد، و از هم بدتر شایعه شده بود که کمونیست است. (کمونسیت یعنی خدا نیست. کسانی که خدا را قبول ندارند، کافرند و نجس اند)
رابطه این زن شوهر بسیار خوب، حتی پس از سالها ازدواج عاشقانه بود، و فاطمه خانم هر یکی دوسال بچه پس می انداخت.
فاطمه خانم گاهی پیش مادرم از کافر بودن شوهرش، و از اینکه مرتب باید هرچه او در آن غذا می خورد و می نوشد آب بکشد گله می کرد. مادرم یک روز با عصبانیت و شوخی خنده گفت: فاطمه خانم ظرف های که شوهرت غدا می خوره نجس اند،خودش هم کافر، ولی وقتی بغلش می خوابی و مرتب توله پس میندازی، فلانش نجس نیست ؟ فاطمه خانم با گردنی راست خیلی جدی در پاسخ گفت: چه حرف ها می زنی خانم، بعدش غسل می کنم!!
روان همه شان شاد، مادرم هم مانند من هرچه به دهانش می آمد با شوخی و خنده می گفت.
12مهر 1389 ــ 4 اکتبر 2010 ــ اردوخانی ــ اورایز
آفرین ابولفضل جون ! اینو میگند انگشت گذاشتن بر تناقض به زبان و بیان زیبای عوام آنهم به شیوه ای کوتاه، فشرده و شفاف و یافتن نقاط عفونت در پیکرۀ فرهنگ .شادو شنگول باشی
By: یزدان جون ... مرد گل گل on اکتبر 9, 2010
at 9:20 ق.ظ.
بعضی چیزه نجس نیست مخصوصاً که از آن ها فیضی هم به آدم برسد.
By: کاکه تیغون on اکتبر 9, 2010
at 9:37 ق.ظ.
خب اون زن بيچاره هم كه زندگيش دست مرد خونه بوده و نمي تونسته مثل حالايي ها طلاق بگيره.. مجبور بوده به خودش بقبولونه كه با يه غسل همه چي درست مي شه..
درست مثل ما توي اين مملكت.. كنار همين عفونت فرهنگي و اقتصادي و سياسي و همه چي خلاصه يه راهي مث غسل واسه مون گذاشته ن.. ما هم مجبوريم قبول كنيم راه خوبيه، تازه ازش دفاع هم مي كنيم.
By: الف . نون on اکتبر 9, 2010
at 12:27 ب.ظ.