پاسخ به انتقاد آقای علی اصغر حاج سید جوادی، از خانم شیرین عبادی
عیب جویی از دگران نشود باعث نکو رویی
] «شهروند افتخاری پاریس و گریز از جبهه نبرد»
وقتی خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل را با خانم سان ـ سو ـ کی برنده جایزه صلح نوبل سال ١٩٨٨ مقایسه میکنم که از سال ١٩٩٢ با رها کردن زندگی خانوادگی در لندن و جدایی از همسر و فرزندان خود برای شرکت در سرنوشت غمانگیز هموطنان زیر یوغ ژنرالهای کودتاچی برمه؛ به برمه رفت و از آن روز بار محنت زندان و تبعید خانگی و عوارض ناشی از جدایی از خانواده و تحمل خشونتهای استبدادی حاکمان را برجان خرید و همچنان در زندان ژنرالها برپایمردی خود و در کنار هموطنان و مبارزان جنبش آزادی و دموکراسی برمه ایستاده است؛ به این نتیجه میرسم که در این مقایسه خانم شیرین عبادی با منزلت جهانی خود به عنوان برنده جایزه صلح نوبل؛ سربازی است که از جبهه نبرد با متجاوزان به حقوق بشر گریخته است،
ادامه مطلب آقای علی اصغر حاج سید جوادی را در این لینک بخوانید[آقای علی اصغر حاج سید جوادی در مقاله بلند بالایی در ضمن یکی به نعل زدن، یکی به سندان و تعریف خدمات خود در مبارزه با رژیم شاهنشاهی، از خانم شیرین عبادی انتقاد کرده که چرا مانند خانم سان ــ سوکی برای مبارزه با رژیم، به ایران بازنگشته است!
علی اصغر حاج سید جوادی، از مدافعان «ضرورت برخورد قاطع و لزوم نابودی ضد انقلاب و عوامل رژیم پهلوی» بود. وی در مقالهای به تاریخ ۲۶ بهمن 1357 برابر با 15 فوریه 1979میلادی که در روزنامه اطلاعات منتشر شد، بر اعمال خشونت بیشتر، علیه مقامات دستگیرشده حکومت سلطنتی تأکید کرد و خواستار «اعدام و مصادره اموال و دارایی منقول و غیر منقول مقامات نظام سلطنتی» شد.
علی اصغر حاج سید جوادی یکی از روزنامهنگاران و نویسندگان ممنوع القلم در اواخر دوران نظام پهلوی است، که به فاصله کوتاهی پس از انقلاب به پاریس رفت و در همان جا مقیم شد. شهرت حاج سید جوادی نویسنده کتابهای «ارزیابی ارزشها» و «بحران ارزشها»، در آن زمان دو علت داشت: دو نامه بیسابقه انتقادی؛ سرگشاده او خطاب به رئیس دفتر مخصوص شاه، و دو مقاله با عنوانهای «ارتش از چه چیزی دفاع میکند؟» و «گلوله در مقابل قلم». برگرفته از ویکی پدیا
آقای علی اصغر حاج سید جوادی فکر می کنم؛
1 ــ مبارزه خود را با رزیم شاهنشاهی جزو افتخارات خود ندانید. نتیجه اش را هم می بینیم.
2 ــ خدمات خود را به رژیم جمهوری اسلامی فراموش کردید؟!
3 ــ چرا خودتان مدت کوتاهی بعد از انقلاب از ایران فرار کردید؟ اگر خانم شیرین عبادی در ایران می ماند، در بهترین نوعش به سرنوشت سعیدی سیرجانی و فروهرها گرفتار نمی شد؟ در این صورت شما برای ایشان با قلم فرسایی اشک تمساح نمی ریختید؟!
4 ــ شما و امثالتان هنوز خیال می کنید طلبکار ملت هستید، نه خیر اینطور نیست. شما با کمک به آمدن حکومت اسلامی، یک پوزش خواهی به ملت ایران بدهکارید.
5 ــ آیا از اینکه به شما با آن سابقه درخشانتان ( خیر سرتان) جایزه نوبل نداند رنج می برید؟
6 ــ ترکها ضرب المثلی دارند؛ دو نوع آدم هرگز خسته نمی شوند؛ یکی آنها که می گوزند، دیگر آنها که تنها دستور می دهند. خسته نباشید!
7 ــ خانم شیرین عبادی به وکیل مدافع احتیاج ندارد، ولی به خودم اجازه می دهم ( بدون اجازه خانم شیرین عبادی و شما، بدون داشتن خرده حساب با کسی) هر چه فکر می کنم، بدون پرده پوشی بنویسم و بگویم.
8 ــ آقای حاج سید جوادی، ( شما و امثالتان را) بالایتان را دیدیم، پایین تان را هم دیدیم، احتیاج به معرفی بیشتر خود ندارید. چه بهتر مانند خیلی از همکاران سابقتان سکوت کنید، یا اینکه گاه گداری در کافه ای دور هم جمع شوید، پس از نوشیدن چند جام شراب، ده ها بار از خاطرات پر افتخار خود، با حسرت یاد کنید.
ابی جان
جه درست و به جا گفتید
آدمهایی مثل این آقا معتقدندکه چند نفر تا آخر عمر مبارزه کنند و خودشان به قول شما در کافه ای بنشینند و بعد از کله داغی وطن ، وای وطن ،سربدهند.
By: shirin on جون 9, 2010
at 10:14 ق.ظ.
استاد علی اصغر حاج سید جوادی یکی از پاک نیت ترین ، صدیق ترین اندیشمندان این مرز و بوم بوده است ، و مبارزی بر علیه هر دو استبداد ، نوشته های هنرمندانه و روشنگرانه اش همیشه چراغ راه روشن اندیشان ، عمر پور ثمرش طولانی تر باد .
By: HOUSHANG on آوریل 16, 2011
at 6:15 ب.ظ.