دخترکان، بدوید، بدوید!
در تل خاکروبه ها، عروسک های آلوده به خاک، دست و پا شکسته، فراوان است.
فرزاد کمانگیر، به شاگرانش پس از پایان درس می گفت: دخترکان، بدوید،، بدوید، زود به خانه روید، پیش از آنکه به خانه پیری با ریشی انبوه روید، با عروسک هایتان بازی کنید، در آغوشتان بگیرید، ببوسید، که او شما را به خاک سیاه می نشاند و عروسک هایتان را به تل خاکروبه ها.
دخترکان، بدوید، بدوید، به خانه روید، با هم بازی کنید، لی لی بازی کنید، یک قل دو قل بازی کنید، طناب بازی کنید، شادی کنید، گرگم به هوا بازی کنید، پبش از انکه گرگ پیری با سرنوشت شما بازی کند. دخترکان، بدوید، بدوید؛ …!
در سر زمین ما، دخترکان ، گریان، به خاک سیاه نشانده فراوان است.
21 اردیبهشت 1389 ــ 11 مه 2010 ــ اردوخانی ــ بروکسل
Dear Abulfazl, I read your blog and fell in love with it. Damet Garm. What you’ve written about yourself in the introduction sounds like my never-ending journey . I loved it and I admire it. Damet Garm
Jalal
By: Seyed Jalal Hosseini on مِی 11, 2010
at 12:33 ب.ظ.
زن چه تصویر فراموش شده ای است در جوامع استبداد دینی و مرد سالاری .
By: armin salehi on مِی 11, 2010
at 12:58 ب.ظ.
سلام اقای اردوخانی لینک این مطلبتو گذاتم تو سایت بالا ترین
By: majid on مِی 12, 2010
at 3:57 ق.ظ.
سلام آقای اردوخانی از ابراز لطف و حضورتان در بلاگم ممنونم
ازین که دوست جدیدی در وب پیدا کردم خوشحالم و امیدوارم باز هم به من سر بزنید..مطالب متنوع و جالبی دارید…موفق باشید
By: drhamidahmadi on مِی 12, 2010
at 6:30 ق.ظ.