انسان در سرشت، خوب و پاک است. نیک پندار، نیک گفتار و نیک کردار . اندیشمند و راستگو.
از ریا و دروغ به دور. خردمند و با هوش، با گذشت و فداکار است.
روزی از کنج غاری در آمده، امروز آسمان و ستارگان جولانگاه اوست. دانش پژوه و کوشاست. به آنچه هست، انسان و حیوان وگیاه عشق می ورزد و ارجمندش می دارد. از آلودگی هستی پرهیز می کند. و خود نیز از آلودگی و پلیدی به دور است. آنچه نیکی در خدای خیالی است، در اوست. همان خدایی که از هزاران سال پیش تا کنون هیج تغییر و تحولی در او ایجاد نشده است. خدای اسطوره ای پیر و در مانده شده، که تنها به دست شیادان به زور نفس می کشد. این انسان خدای من است. من این خدا را دوست دارم.
آفرین بر تو خدایم، آفرین!
خدایی که هر روز می بینم. با لبخندی در چشمان یکدیگر می نگریم، به هم درود می گوییم. ز دیدار هم شاد، زحال هم با خبر می شویم. به هم عشق می ورزیم، در غم و شادی یکدیگر شریک هستیم. در خدمت یکدیگریم. خدایی که مهر می ورزد و مشتاق مهر است. خدایی که در می گذرد و باز می آید. من از این خدا ترسی ندارم. او یار وفادار من است. این انسان خدای من است. من این خدا را دوست دارم.
آفرین بر تو خدایم، آفرین!
خدایی هنرمند که آهنگ و شعر و مجسمه می سازد، می رقصد و به رقص در می آورد. نقاشی می کند، نقش زمان خویش می کشد. تاریخ گذشتگان و زمان خویش می نویسد. کنجکاو است، می کاود، می پوید. از کلبه تا قصر می سازد. راه هموار می کند. دریا می نوردد. می آموزد و آموزگار است. آفریننده و آزاده است. زیبا خواه است و زیبایی را ستایش می کند. در بند به بند کشیدن کسی نیست. نمی ترسد و نمی ترساند. وعده به فردای واهی نمی دهد. این انسان خدای من است. من این خدا را دوست دارم.
آفرین بر تو خدایم، آفرین!
سلام
سال نو مبارک بروزم و منتظر دیدن نظر زیباتونم[قلب][قلب][قلب][بوسه][بوسه][بوسه]
By: مورخ on آوریل 1, 2010
at 5:14 ب.ظ.