چماقِ چماق دارن، بر سر نظام.
تن دادن به سرنوشت، خیانت به آرمان است.
این اولین باری است در تاریخ ایران و بعد از مشروطه که هشتاد و پنج در صد ملت ایران، حتی آنها که در خارج از کشور هستند و هرگز به سفارت ایران نرفته بودند تا رای بدهند، در انتخابات شرکت کرده و به موسوی رای دادند، نه به خاطر اینکه موسوی را دوست داشتند، بلکه به خاطر انزجارشان از احمدی نژاد.
و باز در تاریخ همین دوره هیچ دولتمردی، با دزدی، دروغ *و بی خردی به ملت ایران ضررهایی اینچنین جبران ناپذیر، به اندازه دوران چهار ساله احمدی نژاد نزده است.
چماقِ چماق دارن، بر سر نظام.
تن دادن به سرنوشت، خیانت به آرمان است.
این اولین باری است در تاریخ ایران و بعد از مشروطه که هشتاد و پنج در صد ملت ایران، حتی آنها که در خارج از کشور هستند و هرگز به سفارت ایران نرفته بودند تا رای بدهند، در انتخابات شرکت کرده و به موسوی رای دادند، نه به خاطر اینکه موسوی را دوست داشتند، بلکه به خاطر انزجارشان از احمدی نژاد.
و باز در تاریخ همین دوره هیچ دولتمردی، با دزدی، دروغ *و بی خردی به ملت ایران ضررهایی اینچنین جبران ناپذیر، به اندازه دوران چهار ساله احمدی نژاد نزده است.
احمدی نژاد با بذل و بخشش از جیب ملت به عده خاصی، بالا بردن حجم پول و پیامد آن تورمی بی سابقه که حتی در دوران جنگ هم پیشینه نداشته، تشدید بی کاری و فقر، خودکشی و فحشا به دلیل ضعف در سیاست های اجتماعی، گرانی و اعتیاد، دورانی در تاریخ ایران پایه گذاری کرد که بی سابقه بوده است.
از سوی دیگر فکر می کنم هیچ دولتمردی به اندازه احمدی نژاد با گفتن حرف های دور از خرد، ایران را در سطح جهانی منزوی نکرده و ملت ایران را به جهان، ملتی تروریست معرفی نکرده است. او کار را به جایی رسانده که کشوهای خلیج فارس که چاپلوسی ما را می کردند، از ترس جمهوری اسلامی به اسراییل و امریکا وانگلیس و فرانسه پناه می برند و به پشتیبانی آنها برای ما شاخ و شانه می کشند.
(جالب است که کشورهای عرب خلیج فارس هزینه تروریست ها را می دهند، در پاکستان تربیت می شوند، و بالاخره به دلیل اقدامات دور از خرد احمدی نژاد و احمدی نژادها، ما به عنوان تروریست معرفی می شویم!)
من مجموعه کارهای احمدی نژاد را در نوشتاری کوتاه بی خردانه خواندم. بی خردی مداوم یک دولتمرد، خیانت به منافع ملی، کشور و ملت است.
احمدی نژاد چنانچه کمی آگاهی از خیانت های خود داشت، اگر دست به خود کشی نمی زد، دست کم برای همیشه از صحنه سیاست کناره گیری می کرد و به گوشه ای پناه می برد. او در دوره تاریخ کنونی ایران، نه تنها مورد تنفر ملت ایران است؛ بلکه منفور در تمام کشورها است.
آقای خامنه ای با حمایت از احمدی نژاد به هر وسیله ای که شده، حتی به زور چماق می خواهد نظام را حفظ کند. هیچ نظامی با چماق و اسلحه و دروغ حفظ نمی شود. اگر نظامی به ملت متکی نباشد، حفظ شدنی نیست. من ایمان راسخ دارم که همین چماق داران، روزی چماق بر سر نظام می زنند.
تن دادن به سرنوشت، خیانت به آرمان است.
نظام استبدادی، با ولی فقیه را به عنوان سرنوشت نمی پذیرم، و تا جان دارم با همین قلم ناتوان با آن مبارزه می کنم. چون آرمان دارم و آرمان من اجرای تمام موازین حقوق بشر در ایران است.
برای آگاهی آقای احمدی نژاد. چون ایشان با وآژه خرد آشنا نیستند!
خرد= آگاهی = دانش= معرفت = شعور…
بی خردی = ابلهانه = بی دانشی= بی معرفتی = بی شعوری…
25 خرداد 1388 ــ 15 ژوئن 2009 ـ اردوخانی بروکسل
سلام
حالتون چطوره
با شما موافقم
خبر دارین داره در ایران انقلاب می شه
By: الناز on جون 15, 2009
at 6:30 ب.ظ.
ای بابا اوضاعی شده ها!
چی کار کنیم با این وضع.
نه جایی برای صحبت نه وسیله ای برای اطلاع رسانی. تو خیابونم که همه رو می کشن. به خدا دیگه تحمل ندارم. تا کی طول می کشه. چرا تموم نمیشه!؟
By: سینا on جون 16, 2009
at 4:18 ب.ظ.
خصوصی
By: ... on جون 17, 2009
at 10:54 ب.ظ.
الناز جان کس نگو عزیزم انقلاب کجا بود؟؟؟؟؟


چرا خالی میبندید؟؟؟؟؟؟
By: reza on جون 18, 2009
at 8:11 ق.ظ.