نگاشته شده توسط: ordoukhani | ژانویه 10, 2009

نمی دانم شما در باره مسئله فلسطین چگونه می اندیشید؟

 

نمی دانم شما در باره مسئله فلسطین چگونه می اندیشید؟

نمی خواهم دروغ بگویم! من، مانند خیلی از ایرانیان، احساسی ضد عرب دارم. به ویژه پس حمله ناجوانمردانه صدام حسین به ایران و شرکت چند صد فلسطینی در ارتش عراق. اما…!

اما وجدانم بر احساسم  چیره می شود و می گوید‌م:  که هزار و چهارصد سال پیش به ایران حمله کردند، مگر دلیلش جز ضعف حکومت ساسانیان بود؟! این بار هم چون صدام حسین خیال کرد که پس از انقلاب اسلامی، ارتش ششصد هزارنفری ایران از هم پاشیده شده، خواست جنگ قادسیه را تکرار کند، و پس از قرن‌ها تحقیر اعراب، که مستعمره عثمانی و انگلستان بودند، با فتح ایران، سبب سربلندی ملت عرب شود، و رهبری آنها را به دست گیرد. ولی فراموش کرده بود، همان ارتش از هم پاشیده، به کمک هزاران جوان ایرانی، که جان شان را برای حفظ آب و خاک میهن‌شان در دست گرفته بودند، جلویش خواهند ایستاد. غیر از نیروهای دیگر کشورهای عرب، مبارزین فلسطینی نیز به دستور رهبرشان، یاسر عرفات به کمک برادر او! (صدام) آمدند…! اما…


نمی دانم شما در باره مسئله فلسطین چگونه می اندیشید؟

نمی خواهم دروغ بگویم! من، مانند خیلی از ایرانیان، احساسی ضد عرب دارم. به ویژه پس حمله ناجوانمردانه صدام حسین به ایران و شرکت چند صد فلسطینی در ارتش عراق. اما…!

اما وجدانم بر احساسم  چیره می شود و می گوید‌م:  که هزار و چهارصد سال پیش به ایران حمله کردند، مگر دلیلش جز ضعف حکومت ساسانیان بود؟! این بار هم چون صدام حسین خیال کرد که پس از انقلاب اسلامی، ارتش ششصد هزارنفری ایران از هم پاشیده شده، خواست جنگ قادسیه را تکرار کند، و پس از قرن‌ها تحقیر اعراب، که مستعمره عثمانی و انگلستان بودند، با فتح ایران، سبب سربلندی ملت عرب شود، و رهبری آنها را به دست گیرد. ولی فراموش کرده بود، همان ارتش از هم پاشیده، به کمک هزاران جوان ایرانی، که جان شان را برای حفظ آب و خاک میهن‌شان در دست گرفته بودند، جلویش خواهند ایستاد. غیر از نیروهای دیگر کشورهای عرب، مبارزین فلسطینی نیز به دستور رهبرشان، یاسر عرفات به کمک برادر او! (صدام) آمدند…! اما…

پا بر روی احساسم می گذارم، وجدانم را داور قرار می دهم، با ملت فلسطین همدردی کرده و می گویم: کودکان، زنان و مردانی که امروز زیر بمب های اسراییل کشته می شوند، آنهایی نیستند، که به کمک «برادر رهبرشان» شتافته بودند.

نکته ی جالبی که به نظرم آمد، اینکه اکثر نشریات خارج از کشور، به ویژه سایت مجاهدین، به پشتیبانی از اسراییل، به امید دریافت کمک از آن دولت، قتل عام مردم فلسطین را نادیده می گیرند و حماس را مقصر می خوانند. اما نمی دانند که ملت اسراییل، به کسانی که برای در دست گرفتن قدرت، به قیمت خیانت به ملت خود، نوکری صدام حسین را پذیرفتند، (همان کسانی که در برابر سفارت آمریکا پس از اشغال آن ، فریاد مرگ بر امریکا واسراییل می زدند) به جسد یک انتقامجوی انتحاری فلسطینی بیشتر احترام می گذارند تا به این اشخاص…!

نوشته زیر، به گمان من یکی از بهترین مقاله ها در باره مسئله (بحران) اسراییل و فلسطین است. 

روايت کارتر از آغاز جنگ غزه؛ 

[جيمی کارتر در مقاله‌ای که در روزنامه واشنگتن پست روز پنجشنبه به چاپ رسيد به «جنگ غير ضروری غزه» می‌پردازد و روايت خود از رويدادهايی که منتهی به بروز جنگ شد را بيان می‌کند.

جيمی کارتر مطلب خود را با اين جمله شروع می کند «من بر اساس تجربيات شخصی خود، می دانم که اسرائيل به ساده‌گی می‌توانست از اشغال غزه اجتناب کند».

رئيس‌جمهوری اسبق آمريکا در مورد جزئيات مشاهدات سفر خود به اسرائيل و مناطق فلسطينی در بهار گذشته می‌نويسد: «با وجودی‌که ميزان تلفات ناشی از حملات حماس به شهرهای جنوبی اسرائيل بسيار ناچيز بود (۳ نفر در طی ۷ سال) اما به خوبی قابل مشاهده بود که ساکنان اين شهرها در حالت وحشت دائم به سر می‌برند. در ديداری که با شهروندان اين نواحی داشتم آنها از اين‌که دولت اسرائيل نتوانسته از طريق ديپلماتيک و يا نظامی مانع از ادامه اين حملات جلوگيری کند، ناراضی بودند».

جيمی کارتر در ادامه اين مطلب به اقدامات و تماس‌های خود با مقام‌های کشورهای منطقه و با هدف بررسی احتمال يک نوع آتش‌بس بين اسرائيل و حماس اشاره می‌کند و می‌نويسد «از طريق عمر سليمان رئيس سازمان اطلاعاتی مصر که بين اسرائيل و حماس ميانجيگری می‌کرد دريافتيم که اختلاف اصلی بين دو طرف اين است که حماس خواستار مذاکره بر سر يک آتش‌بس همه جانبه است که غزه و کرانه باختری رود اردن را شامل شود، ولی اسرائيل می‌خواهد فقط و فقط در مورد غزه گفتگو کند».

جيمی کارتر در ادامه مطلب خود که در واشنگتن پست چاپ شده به وضعيت اسفبار مردم غزه اشاره می‌کند و با تکيه به گزارش های فرستاده ويژه سازمان ملل متحد می‌نويسد «کمبود مواد غذايی در غزه بسيار مشهود بود و بيش از نيمی از ساکنان اين منطقه مثل مناطق فقير و گرسنه آفريقای سياه زندگی می‌کردند».

نويسنده در ادامه اشاره می‌کند که پس از مناطق فلسطينی، به دمشق سفر کرده و در آنجا با گروهی از رهبران حماس و گروه‌های ديگر فلسطينی ملاقات کرده است، «رهبران فلسطينی مدعی بودند که پس از سال‌ها محاصره اقتصادی غزه و بی‌نتيجه ماندن تلاش‌ها برای گفتگو با اسرائيل تنها راه برای انعکاس نيازهای بشردوستانه آنها شليک راکت به سمت خاک اسرائيل است».

به نوشته جيمی کارتر در آن ديدار رهبران ارشد حماس در دمشق با بررسی يک طرح آتش بس فقط برای غزه موافقت کردند به شرط آنکه اسرائيل به غزه حمله نکند و جريان انتقال نيازها و کمک‌های بشر دوستانه به اين منطقه به حالت عادی باز گردد.

«مقام‌های حماس حتی پذيرفتند که هر طرح صلحی که دولت اسرائيل و محمود عباس رئيس دولت خود گردان فلسطينی در مورد آن به توافق برسند را بپذيرند، به شرط آنکه آن طرح يا در همه‌پرسی و يا با رأی دولت منتخب وحدت ملی فلسطينی، به تصويب برسد».

جيمی کارتر سپس به عدم پذيرش اين طرح‌ها از سوی اسرائيل اشاره کرده و می‌نويسد: «جريان انتقال کمک‌های بشردوستانه برای رفع نيازهای روزمره مردم غزه، هيچگاه به حالت عادی بازنگشت». به نوشته جيمی کارتر دولت اسرائيل حاضر نشد به هيچ عنوان با حماس مذاکره کند، هر چند شليک راکت ها از سوی حماس به سرعت متوقف شد.

جيمی کارتر در ادامه به سفر بعدی خود به خاورميانه، در اواخر پاييز گذشته می‌پردازد و می‌نويسد: «در سفر سیاسی خود به دمشق کوشش کرديم که آتش بس غير رسمی ۶ ماهه را تمديد کنيم. دولت اسرائيل به شکل غير رسمی به ما گفت که در صورتی که حماس شليک راکت را متوقف کند، حاضر است ۱۵ درصد به حجم انتقال مواد مورد نياز مردم، به غزه بيفزايد. مسلماً اين شرايط مورد قبول حماس نبود و به اين ترتيب جنگ آغاز شد».

رئيس‌جمهوری اسبق آمريکا نتيجه جنگ را اين‌گونه می‌بيند: «پس از ۱۲ روز نبرد وزارت دفاع اسرائيل می گويد که بيش از هزار هدف در نوار غزه با توپخانه و يا بمب مورد حمله قرار گرفته است. در تمام اين مدت دولت اسرائيل با برخورداری از حمايت کامل واشنگتن با هر گونه درخواست بين‌المللی برای آتش‌بس مخالفت کرده است. ۱۷ مسجد، مدرسه بين‌المللی آمريکايی غزه، تعداد زيادی از خانه‌های مردم و زيرساخت‌های منطقه کوچک اما بسيار پر جمعيت نوار غزه، نابود شده است. تعداد تلفات غيرنظاميان رو به افزايش است و امکانات پزشکی و درمانی برای مجروحان بسيار ناچيز».

جيمی کارتر در پايان مقاله خود می نويسد: «اميد اين است با درک بی نتيجه بودن جنگ اسرائيل، حماس و آمريکا به نوعی توافق برای آتش‌بس دست پيدا کنند. توافقی که بر اساس آن شليک راکت از سوی حماس متوقف شود و در مقابل جريان انتقال کمک و نيازهای بشردوستانه به درون نوار غزه از سر گرفته شود».]

 

مسئله ای که قابل توجه است! چرا همیشه در جنگ اسراییل و اعراب، اسراییل پیروز می شود؟

کشور اسراییل با نظامی مردم‌سالار اداره می شود. دولت انتخاب شده از سوی ملت، نگرانی اینکه با یک کودتا سرنگون شود را ندارد. با وجودی کمک بی دریغ امریکا به اسراییل، دولت اسراییل و ارتش آن کشور مستقل است . تحت کنترل آمریکا نیست. و اغلب با رشوه و اعمال نفوذ در نشریات و دولت امریکا به مقاصد خود می رسند. 

ولی کشورهای عرب[با نظام های استبدادی]، هرچند ثروت بسیاری دارند، ولی چون به ملت خود متکی نیستند، به پشتیبانی آمریکا محتاج اند. و ارتش ان کشورها هم زیر نطر آمریکا اداره می شود. به این ترتیب اجازه حمله به اسراییل را پیدا نکرده یا ندارند.

اما راه‌چاره این بحران؛

به نظر من جمهوری اسلامی، حتی با در دست داشتن اسلحه اتمی(که من شخصا مخالفم) تهدیدی برای کشور اسراییل نخواهد بود. و شعارهای مرگ بر اسراییل مصرف داخلی دارند. امیدوارم دولت اسراییل هم فرزندان کوروش را خطری برای خود احساس نکند، و هرگز دست به حمله به ایران، برای خوش‌آیند کشورهای عرب و آمریکا نزند.

و باز هم فکر می کنم: اگر حکومت ایران واقعا خواهان صلح بین فلسطین و اسراییل است، بهترین راه، شناختن رسمی دولت اسراییل و آغاز رابطه سیاسی با آن کشور است. از این راه می تواند نقش مهمی در ایجاد صلح بین آن دوکشور، و صلح تمام خاورمیانه بازی کند.

 پرسش دیگر من این است: اگر صلحی پایدار در دنیا، به ویژه در خاومیانه برقرار گردد، غرب و در راس آن آمریکا، با آن همه کارخانه اسحله سازی چه کار خواهند کرد؟ آیا این فریاد صلح دوستانه، یک شعارتو خالی بیش نیست؟

 ۲۱ دی ۱۳۸۷ ــ ۱۰ ژانویه ۲۰۰۹ . بروکسل. اردوخانی


پاسخ

  1. تشریف نداریدجناب اردو…خانی؟!
    نگران نباشید ماهم می اندیشیم،شاید به نوعی دیگر…سربزنید:

    ماهمچنان درتغییرموضع هستیم،کسی حرفی دارد؟!

    ادامه ی بعضی آدما ، بعضی درختا!

    4- درخت عرعر

    بعضی ادما مث درخت عرعر می مونن. اهل شلوغ کاری و دعوا راه انداختنن. هی با شاخه های نوک تیزشون به درختای دیگه لگد میزنن . بوی خوبی هم ندارن . به همین دلایل باقی درختا سعی میکنن از درخت عرعر دوری کنن تا پرش به پرشون نگیره .مرام رفاقتم ندارن.کسی دوستشون نمیشه . میگین نه ؟ کدومتون یه رفیق عرعر دارین؟!

  2. جناب ِ اردوخانی
    آدم که اینقدر ت خ م ی ضدِ این و اون نمی شه ،
    اگه پدانت همسایه های لوئي سيزدهم بودند و مورد تعرض و تجاوز ِ فرزند هانری چهارم قرار گرفته بودن ، الان شما با ملت فرانسه مشکل داشتی ؟
    بقیه نقطه نظراتم هم مربوط می شه به مقاله منقوله !! لابد باید نظرم رو برای روزنامه واشنگتن پست ایمیل کنم

  3. سلام اردو جان. خوب باشی همیشه مطلبت بسیار بجا و متین بود. امروز در تظاهرات بروکسل بر ضد جنگ با تعدادی از دوستان شرکت داشتم. جات خالی یک پرچم ایران باهامون بود ولی مشورت کردیم و بلندش نکردیم. البته پرچم ما آرم شیر و خورشید یا خرچنگ نشان نبود و رویش ایران نوشته بود تا با دیگر سه رنگها اشتباه نشویم اما فکر کردیم اگر بلندش کنیم خود بخود مدافع نظرات دولت ایران شده ایم. در حالی که قصد ما حمایت از حماس نبود و می خواستیم نه جنگ و نه جنگ طلبی مثل حماس . یک گروه یهودی هم شرکت داشت و ما در سیل جمعیت که شاید 40000 نفری می شد گم شده بودیم البته چهل هزار و بیست نفر بودیم و آن بیست نفر در آخر یک ماشین را چپه کردند و شیشه های ماشینهای زیادی را شکستند و کلی وسایل به غنیمت جنگی بردند. چهل هزار نفر متمدنانه به جنگ و وحشیگری اعتراض کردند و بیست نفر ریدند به این تمدن


برای کارگاه نمدمالی پاسخی بگذارید لغو پاسخ

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

دسته‌ها

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: