دوری و دوستی!
وطنم ! نمی دانم،
من از تو گریختم،
یا تو مرا رها کردی؟
اکنون که از تو دورم،
بیش از پیش دوستت دارم.
وجبی از خاک تو ندارم،
تو مالک روان منی.
حکایتی از،
دوری و دوستی!
۲۱ مهر 1387 ــ 12 اگتبر 2008 بروکسل
دوری و دوستی!
وطنم ! نمی دانم،
من از تو گریختم،
یا تو مرا رها کردی؟
اکنون که از تو دورم،
بیش از پیش دوستت دارم.
وجبی از خاک تو ندارم،
تو مالک روان منی.
حکایتی از،
دوری و دوستی!
۲۱ مهر 1387 ــ 12 اگتبر 2008 بروکسل
نوشته شده در شعر
من انسانی آزاد شده از یک فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی هستم . برای به دست آوردن این آزادی با خودم جنگیده ام و هنوز می جنگم . من دیگر خودم را بنده و غلام و چاکر و نوکر و خاک پای کسی معرفی نمی کنم . کسی را هم جناب عالی نمی خوانم ، به عرض کسی نمی رسانم . برای من پزشک در مطب یا بیمارستان آقا یا خانم دکتر است، استاد در دانشگاه، خارج از آن جا خانم یا آقای ...هستند. در نبرد با چاپلوسی ، دروغ ، حسادت ، ضعیف کشی ، مرده پرستی ، عدم اعتماد به خود و قبول سرنوشت که همگی زاده فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی است ، پیروز شده ام . و میدانم لحظه ای غفلت؛ آنها بر من چیره می شوند. از شما خواهش می کنم مرا در نبرد با این فرهنگ پوسیده چندهزار ساله یاری دهید. «ابوالفضل اردوخانی»
وب سايت خوبي داري به ما هم سري بزن
دانلود اهنگ و نرم افزار و فيلتر شکن وفيلم کليپ موبايل نرم افزار بازي جوك اس ام اس فيلترشكن مدارات الكترونيكي وغيره…
حتما به سايت من مراجعه کن تا از اين همه زحمتي که براي وبسايتت مي کشي در آمدي هم داشته باشي
By: م........ on اکتبر 13, 2008
at 11:09 ب.ظ.
با سلام ///
واقعا دوری و دوستی …
وطن هم وطن سابق نیست . یعنی آدماش رنگ و بوی هموطن نمیدن …!
By: کامی on اکتبر 13, 2008
at 11:10 ب.ظ.
سلام
دوری از وطن ودوستی وطن دوری ودوستی حکایتی بس غریب است
By: جهانگرد on اکتبر 14, 2008
at 7:04 ب.ظ.
سلام احوال شما چطوره . مطمئن باشید که قضیه همین دوری و دوستیه. چون وقتی می بینی دوستی خاله خرسه در میونه بهتره که دوری را پیشه کرد.
By: مزنا on اکتبر 15, 2008
at 8:16 ب.ظ.
کاش اوضاع اینچنین نبود…
By: سینا on اکتبر 17, 2008
at 3:35 ق.ظ.
آقای اردوخانی چقدر این شعر زیبا بود. خیلی زیاد
By: لیلا ن on نوامبر 1, 2008
at 7:14 ب.ظ.