شوخی و جدی

جنبش آزدای خواهانه و گزینش زنان به مقام روحانیت در دین های کلیمی، مسیحی، زرتشتی و اسلام.

مسیحی

 هنوز هم در مذهب کاتولیک در رتبه دادن به زنان در مقام روحانی خود داری می شود. در حالی که در سایر

مذهب های مسیحیت، مانند انگلیکان، لوتریان، گالونیست، یا سایر مذهب های ناشی ازاصلاح طلبی آزادی عمل و ابتکار بیشتری از خود نشان می دهند.

چندین عنصر در این امر دخالت دارند، که برخی مذهبی هستند، برخی دیگر اقتصادی و سیاسی. وجه مشخص مذاهب متجدد نبودن «دِیر» است، یعنی مکانی که در آن زنانی را که بر اثر فشار خانواده و جامعه، نافرمان و سرکش هستند،منزوی می کنند.

از سوی دیگر، باکرگی، عنصر ارج نهادن بر زن نیست، زیرا پروتستان ها نیایشی در مورد مریم باکره ندارند.

سومین نکته که از دو نکته دیگر کم اهمیت تر نیست، این است که در مذاهب اصلاح شده هر شخص غسل تعمید داده شده به عنوان یک روحانی شناخته می شود که در تعبیر و تفسیر انجیل آزاد است. در حالی که کلیسای رم به صورتی سازمان داده شده است که روحانیون در آن دارای سلسله مراتب هستند و توسط پاپ که تنها می تواند مرد باشد رهبری می شود و تعبیر و تفصیر انجیل نیز در انحصار او می باشد.

در مذاهبی که از هنگام اصلاح طلبی آزاد  شده اند کشیش که همان «پاستورها» دارای مدارک الهیات می باشند، حق ازدواج دارند. این نکته در تغییر و تحول جایگاه زن در زندگی مذهبی و سیاسی موثر است. در واقع همسران پاستورها که نماینده کلیسای محلی بودند، اغلب دستیاران آنها در مقام روحانی شان بودند و دروس دینی را به کودکان آموزش می دادند. این امکان تقسیم فعالیت ها با همسران، یکی از حلقه های مهم زنجیری بوده که روند نامیده شدن زنان را به مقام روحانیت، سرعت بخشیده است.

اصلاح طلبی یا تجدد[تحول اجتماعی،دینی و…] به گونه ای فعال در تاریخ روشنفکری سیاسی و صنعتی اروپا برای ایجاد دنیای جدید سهیم بوده است. تا جایی که الکسی نوکریل ( تاریخ دان و سیاست مدار فرانسوی 1805 ــ 1859 که با نوشتن «دمکراسی در آمریکا» شهرت به سزایی کسب کرد) و ژول میشله ( تاریخ نگار و نویسنده فرانسوی 1798 ــ 1874 ) پیشرفت جمهوری و مردم سالاری را به اصلاح طلبی نسبت داده اند. ماکس وبر( 1864 ــ 1920 وبر:«پروتستان ها مشوق کار و سرمایه هستند و کاتولیک ها فقر را پیشنهاد می کنند.») نیز بر پیوندهای میان پروتستانتیسم و سرمایه داری تاکید دارد.

آنان بی شک در تاثیر نقش اصلاح طلبی اغراق کرده اند، ولی ایا غیر از این است که اصلاح طلبی در خواسته اش برای عرضه کلام پرودگار به همگان با یاری مبلغان انجیل در ابتدا، و ترجمه انجیل به تمام زبان های بومی و سواد آموزی توده ها دقیقا جهت شناساندن انجیل به آنها، موفق بوده است؟ و از این طریق بود که بین سالهای 1830 تا 1900 مجموعه اروپای پروتستان کاملا با سواد شده و زنان نخستین کسانی بودند که از این پیشرفت سود بردند. نباید فراموش کرد که انقلاب پروتستانی کمی پس از اختراع چاپ(صنعت چاپ برای اولین بار در سال 1434 توسط گوتنبرگ در آلمان اختراع شد.) رخ داد.