نمی دانم امروز روز دختر است یا ،فردا ، یا دیروز بود. به هر حال
روز دختر را به تمام دختر بچه های دیروز ، دختران ، خواهر شوهران ، خواهر زنان ، عمه و خاله های امروز (همچنین فردا) مادران و مادر زنان و مادر شوهران ، مادر بزرگان فردا شادباش گفته . امیدوارم به دخالت در کار همدیگر ادامه داده و سبب جنگ و دعوا در خانواده ها گردند. امین
نوشته شده در کوتاه گفتار
من انسانی آزاد شده از یک فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی هستم . برای به دست آوردن این آزادی با خودم جنگیده ام و هنوز می جنگم . من دیگر خودم را بنده و غلام و چاکر و نوکر و خاک پای کسی معرفی نمی کنم . کسی را هم جناب عالی نمی خوانم ، به عرض کسی نمی رسانم . برای من پزشک در مطب یا بیمارستان آقا یا خانم دکتر است، استاد در دانشگاه، خارج از آن جا خانم یا آقای ...هستند. در نبرد با چاپلوسی ، دروغ ، حسادت ، ضعیف کشی ، مرده پرستی ، عدم اعتماد به خود و قبول سرنوشت که همگی زاده فرهنگ ارباب رعیتی و استبدادی است ، پیروز شده ام . و میدانم لحظه ای غفلت؛ آنها بر من چیره می شوند. از شما خواهش می کنم مرا در نبرد با این فرهنگ پوسیده چندهزار ساله یاری دهید. «ابوالفضل اردوخانی»
شوخی و جدی 
خسته نباشید
By: کیانا on نوامبر 14, 2007
at 11:14 ب.ظ.
سلام جناب اردوخانی
ممنون که مرا قابل دانستید و به من سر زدین و لینکمو گذاشتین
از اینکه به توفیق و توفیقیون لطف دارید و احتمالا قبلا هم با توفیقیون یار و یاور بودید خیلی خوشحالم نسل امروز از خیلی چیزها بیخبر است که فرهیختگانی چون شما باید روشنشان کنند
ممنون منهم لینکتان را گذاشتم
By: حالگیر on نوامبر 14, 2007
at 11:49 ب.ظ.
سلام. نمی دونستم روز دختر هم داریم.یا شاید هم نداریم.امروز دیروز یا فردا؟
By: سیامک فرید on نوامبر 15, 2007
at 3:29 ق.ظ.
دوست بزرگوار و ندیده ام
اول سلام
دوم اینکه برای من روزانه چندین کامنت میگذارند که همه انها برایم عزیز و محترمند و من چند بار از بالا و پائین انها را میخوانم و لذت میبرم حتی اگه انتقاد باشد
سوم دیروز کامنت پر محتوا و گرم شما را دیدم که حقیقتا لطف و صفای دیگری داشت وعجیب حس خوبی به من منتقل کرد
چهارم وقتی امدم به وبلاگت که اوضاع رو برانداز کنم با عکس بسیار زیبا و خنده صمیمانه واز همه مهمتر مانیفست ضد چاپلوسیت مواجه شدم وخوشحالیم چند برابر شد
چون یک دوست فرهیخته و خوبی مثل شما پیدا کردم که مرا مورد لطف خودش قرار داده
منم پیشانی مبارک شما را میبوسم
امید دارم که حرفهای مرا که صمیمانه بود بپذیری
از این به بعد به من به عنوان مشتری ثابت وبت حساب کن
در ضمن با کمال افتخار شما را لینک کردم
By: علی نق نقو on نوامبر 15, 2007
at 4:32 ق.ظ.
سلام ابوالفضل خان
ممنون که قدم به وبم گذاشتین
روز دختر به تمامی دختران فامیل شما هم مبارک
By: فریبا on نوامبر 15, 2007
at 4:37 ق.ظ.
سلام
من خیلی خوشحال می شم که بزرگواری همچون شما خواننده وبلاگ من باشه.
و خیلی خوشحالتر از اینکه نسبت نزدیک تری با شما عزیز پیدا کنم
به آقا پسر گلتان که نمیدونم چند سالشه سلام برسونین.
با احترام
By: سارگل بانو on نوامبر 15, 2007
at 6:32 ق.ظ.
باسلام خدمت آقای اردوخانی
امروز اتفاقی داشتم وبلاگ ساری قولوخان را نگاه می کردم که کامنت شما را دیدم ممنون از اینکه به وبلاگ من سر زدی و باز خیلی ممنونم که نظر گذاشتی.
البته وبلاگ اصلی من همین http://www.yorgun.blogfa.com می باشد که حرفهای جدی خودم را در آن درج می کنم اما نوشته های طنز گونه ترکی و یا فارسی را نیز در همان وبلاگ ساری قولوخان می نویسم در آخر این نوشته شما را که در قسمت : در باره نویسنده مرقوم فرموده اید خیلی به دلم نشست پاینده باشید.
By: یورغون on نوامبر 15, 2007
at 8:59 ق.ظ.
سلام
ممنونم از کامنتی که برای من گذاشتید. خوشحال شدم از آشنایی یا شما.
By: زهرا جعفرزاده on نوامبر 15, 2007
at 11:31 ق.ظ.
اقای عزیز مثلا اگر روز بسر بود باز هم می گفتید «جنگ و دعوا……» این حرفها بیشداوری غلط در باره زنها را دامن میزند.
By: خانم on نوامبر 15, 2007
at 2:37 ب.ظ.
سلام آقای اردوخانی !
از حضور گرم و پیامتان در ویبلاگ کنکاش سپاس خوشحالم با انسانی ایرانی آشنا میشوم که فراتر از یک ایرانی بودن فکر میکند و ارزشهای انسانی را بر ارزشهای جغرافیایی در اولویت قرار داده است.
برایتان بهترین ارزو ها دارم
By: حسین زاهدی on نوامبر 15, 2007
at 2:42 ب.ظ.
درود بر اردوخانی .
امیدوارم که حالت خوب باشه . بزنم به تخته مطالب خیلی بهتر از اون چیزیه که سابق
مینوشتی و من از شخصیّتت تصوّر کرده بودم . مطلب » خواهشی از دوستان و
آشنایان » خیلی به دلم نشست . راستشو بخوای منم معتقدم که نریدن روی قبر آدم
خیلی بهتر از فاتحه خوندنه . ولی بین خودمون بمونه ، با مطالب طرفداری از افاغه
اصلآ حال نکردم که مربط به اعتقادات و برداشتهای شخصیم از نژادهاست و به شما
اصلآ هیچ ربطی نداره . راستشو بخوای من معتقدم که کار غربی ها هم همون نریدن
سر قبر آدمه . دموکراسی و این چیزا برای ما نمیارن ، ولی حداقل به اسم
دموکراسی هم چوب تو ماتحت ملّت شهیدپرور نمیکنن . البته ببخشید که بر خلاف
اعتقاد شما حرف میزنم . هم شما و هم عقاید شما برای من محترمه .
موفق باشی و بدرود
By: سیا on نوامبر 15, 2007
at 2:44 ب.ظ.
سیا جان خوشحالم از دیدنت. با عقیده خیلی ها مخالفم ، ولی دوستشون دارم.
همچین چوبی تو ماتحت می کنن که از تو دهن در بیاد. نمونه اش عراق . من تو ساست افغانی ها میرم . با خیلی از اینها هم رابطه دوستی دارم . انسانهای شریف کاری هستند. اگر بدونه چی میکشن. هم چوب رو خوردن هم پیاز. شادو تندرست باشی خیال نکن دستی از دور به اتش دلرم . می دونم
By: اردوخانی شوخی و جدی on نوامبر 15, 2007
at 8:05 ب.ظ.
حانم : اگر روز پسری بود، باید روز ختنه سوران پسر ها را به نام روز پسر در جهان بایدجشن گرفت. در کشورهائی که ختنه نمی کنند چشمشون چهار تا ختنه کنن تا بتونن در این جشن شرکت کنن. در این صورت می نوشتم : امیدوارم به آزار پدرو مادر و خوارهر و برادر خود ادامه دهید. می بینید که من همیشه خیر خواه هستم
By: اردوخانی شوخی و جدی on نوامبر 15, 2007
at 8:11 ب.ظ.
اصلا از این برداشتت خوشم نیومد.
By: آرام on فوریه 17, 2008
at 5:52 ب.ظ.