یک دلیل تاریخی!
من تماشاگر کنفرانس بروکسل در باره مسایل اتمی ایران در پارلمان اروپایی بودم . نخستین سوالی که از خودم کردم این بود که ، زمانیکه در غرب وشرق صنایع اتمی مانند کارخانه کوکا کولا پشت سر هم می ساختند ، مگر ما دخالت می کردیم که اینها می کنند. به زبانی بهتر چرا اینها فضولی می کنند .جوابش را آقای علی اصغر سلطانیه و همکارانشان به زبان سیاسی داند. اروپا به دلایل اقتصادی همیشه با آهنگ آمریکا می رقصیده ، و گاهی هم برای اینکه بگوید ما هم قدرتی هستیم ، با قهر نه گفته و با عشوه آری. دوم اینکه اگر ممه برای ما اّخ است چرا برای ده ها کشوردیگر خوب است. اتم خوبه برای همسایه های ما، ولی برای ما ضرر دارد. چرا سازمان ملل این ممه ها ی زهر آلود را از آنها نمی گیرد.
دلیل این هم خیلی روشن است. سازمان ملل که همان سازمان خلل ، یعنی خول ها ی دیوانه باشد بیشترین هزینه اش را دیوانه ای می دهد ،حرف اول آخر را هم اومی زند. هر کس که به حرف اش گوش کرد خوب است ، و گرنه طبق ماده و نرهای کوناگون از طرف این سازمان تحریم یا با خاک یکسان می گردد.
با همه این دلایل حقیقت امر را بگویم: میان مخافین موفقین نیروی اتمی در ایران ، که هر کدام دلایل خود
را داشتند ، شاقول ترازوی عقل ناقص من نتوانست به سمت یکی از دو طرف برود . ولی آنچه که مسلم است داشتن نیروگاه اتمی حق مسلم ما است. برای اینکه انیشتن یک ایرانی بوده .
انیشتن یکی از مشاورین کورش کبیر بود، که همیشه مادر زنش به او نیش میزده( خاک برسر بی عرضه ات و ده ها چیز دیگر که من از بازوگویی آن شرم دارم ) انیشتن راه می رفته ومی گفته : آه نیشن نزن ، آه از دست تو . آه نیش نزن ، آه از دست تو …
و زمانی که مامور ثبت احوال از او پرسید اسمت چیست؟ او جواب داده : آه نیش نزن ،آه از دست تو . ومامور هم بد فهمیده، نوشته انیشتن. این شعر معروف به اوست. من از بیگانگان هرگز ننالم / که هرچه کرد با من مادر زنم کرد.
انیشتن برای از بین بردن مادر زنش با همدردان دیگر که همه مانند او ایرانی اصیل بودند شروع به کیمیاگری کردند و اتم را کشف نمودند. و اسمش را به خاطر انزجاری که از مادر زنان اشان داشتند : آه از دست تو، مخفف آن اتم گذاشتند. ولی مادر زناشان به کمک جاسوسان به تزویر آنها پی بردند ، و خیال نابودیشان را داشتند . انیشتن و بقیه همدردانش فهمیدند و به آمریکا فرار کردند ، و آنجا با کمک سازمان دفاع از حقوق داماد در برابر مادر زن مکار نیروی اتم را توسعه دادند . در حقیقت بمب هایی که آمریکا روی ژاپن انداخت برای نابود کردن مادر زنان و خدمت به بشریت بود.، نه برای نابود کردن مردم بی گناه.
آقای سلطانیه ، این هم یک دلیل قانع کننده بیشتر بر اینکه دنیا بداند داشتن نیر وگاه اتمی حق مسلم ما است .
پارازیت: هر کجا که آمربکا بمب میاندازد به خاطرخدمت به بشریت است، برای اینکه عده زیادی کشته می شوند و خرابی به بار میاید.
1 ــ بازماندگان جایشان باز می شو ، می توانند پشت سر هم بچه پس بیاندازند.
2 ــ با خرابی های به وجود آمده کار تولید می شود ، و از تعداد بیکارن می کاهد.
3 ــ سرمایه داران آمریکا در آنجا کار با نیروی آرزان ایجاد می کنند، و به قیمت زیاد به کشورهای دیگر صادر می نمایند.
4 ــ اینگونه این ملت ها از آمریکا سپاسگذار می گردند.
5 ــ دولت مردان انشان نوکر آمریکا می گردند. صدها دلیل انسانی دیگر که حوصله چرند نوشتن بیشتر از این ندارم.
نظر دادن با فحش آزاد. ما که رسوای جهانیم ، اینم روش
شوخی و جدی 
سلام
وب خوبی دارید خوشحال میشم از وب من دیدن کنید
موفق باشید
By: کوروش on ژوئیه 6, 2007
at 10:17 ب.ظ.
کوروش. آموزش ترقندهای ویندوز، بی شک از آن استفاده خواهم کرد. به سهم خودم از زحمات تو سپاسگذارم . برایت پشت کار همیشگی آرزو می کنم. اردوخانی
By: شوخی و جدی on ژوئیه 6, 2007
at 10:47 ب.ظ.
درود بز اردوخانی مهربان
با اجازه میخواستم ازتون رخصت بگیرم و چند کلمه ( و شاید خیلی بیشتر از چند کلمه و
چند جمله ) سیاسی حرف بزنم . اگه اجازه میفرمایید شروع کنم .
به درود
By: سیاوش on ژوئیه 7, 2007
at 2:34 ق.ظ.
سلام اردو: شیطون اگه آمریکا بد هست چرا خودت تو کنفرانس سوال آمریکایی کردی و توصیه ات بهبود رابطه با اونا بود؟ آمریکا بد نیست چون خیلی چیزها رو از اونا داریم اما کاراشون منطبق منافعشونه ما باید حواسمون به کلاهمون باشه. که مثل برادران بوسنی پولمونو بالا نکشن بعد علیه ما تو سازمان ملل رای بدن. مگه نه؟ گنت امدی خدمت برسیم پیرمرد با حال-
By: سمینار on ژوئیه 7, 2007
at 11:25 ق.ظ.
سیاوش درود بر تو . حرف من این است که بدون خود فروشی و رشوه با در نظر نگرفتن منافع شخصی کوتاه مدت و برای منافع ملی دراز مدت با شیطان هم باید بسازیم، این حرف را هم به آقای سفیر ایران در ژنو زدم . دگر اینکه اسراییل توانسته با یک سیاست عاقلانه آمریکا و دیگر کشورهای غربی را را پشتیبان خودش کند ، دشمن دانا به از نادان دوست. ضرری که من از دوستان نادان دیدم ، از دشمن( یا رقیب) دانا هرگز ندیدم. دشمن دانا مرا به اندیشیدن و کوشش وا میدارد. ممکن است من با سیاست توسعه طلبی آمریکا مخالف ات کنم ، ولی یک آمریکایی ، یا از هر ملیت دیگری به عنوان یک انسان برای من ارجمند است، و به خودم اجازه نمی دهم کمترین توهینی با فریاد زدن مرگ بر… یا آتش زدن پرچمشان بکنم. نوشته من یک طنز بود که به مخم رسید و نوشتم، و اگر نمی نوشتم دل درد می گیرفتم. با چند تا ماچ اردوخانی
By: شوخی و جدی on ژوئیه 7, 2007
at 12:20 ب.ظ.
آقای اردوخانی چند در صد مرد م ایران می فهمند شما چه می گویید > اگر آمدم بلزیک شما را به یک قهوه دعوت می کنم موفق باشید.
By: خمارشکن on ژوئیه 7, 2007
at 1:57 ب.ظ.
اردو درود به شرفت.من وقت ندارم مرتب وب تو ببینم.اما کارت جالبه. اگه میشه پستهای جدید رو برام ایمیل کن و اگه گنت اومدی سری به من بزن تو این غربت!
By: سمینار on ژوئیه 7, 2007
at 3:58 ب.ظ.
خمار شکن.امیدوارم از خماری در بیای و مست عشق شوی. منتظر قهوه ات هستم باشهد مهر تو قطره قطره بنوشم . اردوخانی
By: شوخی و جدی on ژوئیه 8, 2007
at 2:23 ب.ظ.
سمینارمهربان: از تشویق تو سپاسگزارم. به جای وب خواندن کتاب می خوانم . تلفن مرا اغلب هموطنان ایرانی میدانند، از یکی از ین دوستان بپرس ، با اشتیاق به دیدنت میایم. و از تو و همه هموطنان خواهش می کنم خیال نکنند حس اباد شهری است. چون مرا مجبور م نقشی که انتظار دارید بازی کنم. من نمی خواهم هیچ نقشی بازی کنم . چیزی به خاطرم میاید و می نویسم . منتی هم سر کسی ندارم .
می بوسمت اردوخانی
By: شوخی و جدی on ژوئیه 8, 2007
at 2:32 ب.ظ.